پادشاه عاشق
از مرگ...
هرگز از مرگ نهراسیده ام اگر چه دستانش از ابتذال شکننده تر بود هراس من- باری- همه از مردن در سرزمینی است که مزد گورکن از آزادی آدمی افزون تر باشد جستن یافتن و آنگاه به اختیار برگزیدن و از خویشتن خویش با روئی پی افکندن اگر مرگ را از این همه ارزشی بیش تر باشد حاشا حاشا که هرگز از مرگ هراسیده باشم
نوشته شده در شنبه 89/7/24ساعت
11:42 صبح توسط نظرات ( ) | |
:قالبساز: :بهاربیست: |